تقسیم اموال بعد از طلاق | مرد در چه صورتی باید نصف اموال را به ز

تقسیم اموال بعد از طلاق یکی از مهم ترین مباحث در فرایند پیچیده و طولانی مدت طلاق است. در این مقاله تمام ابعاد این موضوع را بررسی می‌کنیم. به خصوص سعی داریم به طور دقیق به بررسی مواد قانونی بپردازیم تا در نهایت به نگاه جامعی نسبت به این عنوان دست یابیم. توصیه می کنیم مقاله مشاوره طلاق را مطالعه نمایید.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

منبع:  تقسیم اموال بعد از طلاق

ماده 1119 قانون مدنی درباره تقسیم اموال بعد از طلاق

در سند ازدواج می‌توان هر شرطی که خلاف قانون و خود ازدواج نباشد درج نمود. مثل اینکه زن وکالت در طلاق را بگیرد تا بتواند خود را به راحتی مطلقه سازد. یا مثلا اینکه چنانچه شوهر سه ماه خانه و زندگی خود را رها کند زن بتواند طلاق گیرد.

در ابتدای ماده به طور صریح بیان شده است که زوج و زوجه یعنی مرد و زن می‌توانند بر روی شرایطی توافق کنند. حال یک نکته مهم باید رعایت شود و آن هم مخالف نبودن این شروط با خود عقد ازدواج است. مثلا اگر شرط شود که رابطه جنسی در ازدواج نباشد به علت مخالف ذات ازدواج بودن، باطل است. در اینجا با موضوع شرایط ضمن عقد رو به رو می‌شویم یکی از این شرایط، شرط تنصیف دارایی می‌باشد.

برای مطالعه مقاله شرط عدم نزدیکی در نکاح کلیک فرمایید.

تقسیم اموال در سند رسمی ازدواج

در سند‌های ازدواج آمده است که هر گاه طلاق بنا به در خواست زوج باشد و برای دادگاه محرز نشود که تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظائف همسری یا سوء‌اخلاق و رفتار وی بوده است، مرد به دستور دادگاه موظف می‌شود تا نصف دارایی موجود را که در زمان زناشویی با زن به دست آمده یا معادل آن را به زن بدهد. این بند از سند ازدواج را به طور مفصل بررسی می‌کنیم.

شرایط تحقق تقسیم اموال مندرج در سند رسمی ازدواج

1-در ابتدا باید حتما به این نکته توجه کرد که زوج یعنی مرد باید این شرط را پذیرفته باشد. یعنی باید این شرط را امضاء کرده باشد.

2- دادخواست طلاق باید از طرف زوج یعنی مرد باشد. اگر دادخواست طلاق  از طرف زوجه یعنی زن باشد این شرط تحقق نمی‌یابد.

3- این شرط تنها در صورتی تحقق می‌یابد که زوج بعد از ارائه دادخواست طلاق در دادگاه نتواند تخلف زن از وظائف همسری یا سوء‌اخلاق و رفتار او را اثبات کند. به عنوان مثال، علت دادخواست طلاق زوج، تخلف زن از وظائف همسری باشد و نشوز زن و عدم‌تمکین او اثبات شود، این شرط تحقق پیدا نمی‌کند.

4- در متن از عبارت (تا نصف دارایی ) استفاده شده است. منظور از تا نصف دارایی، تا سقف 50 درصد است. هم چنین با عبارت مهم دیگری رو به رو هستیم و آن هم (طبق نظر دادگاه ) است و این عبارت به معنای این است که دادگاه با توجه و با بررسی شرایط باید این مقدار را تعیین کند.

5- حال باید به این سوال پاسخ بدهیم که کدام دسته از اموال مشمول این شرط می‌شود؟ اموالی مشمول این شرط می‌شود که حاصل زندگی زوج با زوجه باشد. با توجه به این پاسخ در می‌یابیم که دارایی زوج قبل از عقد هم چنین ارث را شامل نمی‌شود. هم چنین این اموال باید در ملکیت زوج باشد بنابراین اموالی که از ملکیت خارج شده‌اند را شامل نمی‌شود. به زبان ساده‌تر اموالی را شامل می‌شود که در زمان طلاق موجود باشد.

برای اطلاع کامل درباره حقوق مالی زن در زندگی مشترک کلیک کنید.

تقسیم اموال بعد از طلاق | تمکین و نشوز

تعریف واژه‌های نشوز و ‌تمکین را می‌توان به این شکل بیان کرد که در معنای کلی تمکین، اطاعت زن از شوهر است. درواقع منظور از این اطاعت تامین نیازهای زناشویی مرد توسط زن است و زن ناشزه زنی است که از شوهر خود تمکین نمی‌کند. نتیجتا، نشوز و تمکین دو واژه در برابر هم هستند.

نتیجه

این شرط تقسیم اموال که در سند ازدواج آمده است به دلیل وابسته بودن به نظر دادگاه‌ها و همچنین نیاز به اثبات موارد متعدد غالبا هرگز عملی نمی‌شود. اگر در سند ازدواج به شکل شرط ضمن عقد طرفین توافق کنند که بعد از طلاق دارایی‌های آنان نصف شود بسیار راحت‌تر محقق می‌شود. چرا‌که نیاز به اثبات امری در دادگاه و سایر پیچیدگی‌های فوق الذکر را ندارد. توصیه می‌کنیم در این خصوص با وکیل دادگستری مشورت نمایید.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص تقسیم اموال بعد از طلاق، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون تقسیم اموال بعد از طلاق پاسخ دهند .


طلاق با بخشیدن مهریه | آیا می توان با بخشش مهریه طلاق گرفت؟

طلاق با بخشیدن مهریه موضوعی است که ابهامات بسیاری را شامل ‌می‌شود. ماده 1078 قانون مدنی مهریه را به این شکل تعریف کرده است، (هر چیزی را که مالیت داشته و قابل تملک نیز باشد ‌می‌توان مهر قرار داد.)‌ با استناد به ماده 1082 می‌توان به طور صریح‌ بیان کرد که، (به مجرد عقد، زن مالک مهر ‌می‌شود و ‌می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.)

همچنین این حق برای زن در ماده 1085 در نظر گرفته شده است، (زن ‌می‌تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.)‌ یعنی از حق حبس استفاده کند و تا تمام مهریه حال او پرداخت نشده است از تمکین خود داری کند و همچنان مستحق دریافت نفقه ‌می‌باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله‌‌های مشاوره طلاق و انواع تمکین را مطالعه نمایید.

برای دریافت مشاوره حقوقی در زمینه طلاق و مهریه می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

منبع:  طلاق با بخشیدن مهریه

1-حق طلاق و مهریه | طلاق با بخشیدن مهریه

برای بررسی اینکه آیا رابطه‌‌‌ای میان مهریه و حق طلاق وجود دارد یا خیر ابتدا باید این دو مفهوم را به طور جداگانه تعریف کنیم، تعریف مهریه به این شکل بیان شده است: آن مالی است که پس از وقوع عقد ازدواج در مالکیت زن قرار می‌گیرد (به مجرد عقد زن مالک مهر ‌می‌شود و ‌می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.) اما طلاق به معنای جدایی زوجین اسنت که زن طی پروسه طلاق می‌تواند تقاضای پرداخت مهریه نماید.

همچنین به حق طلاق در قانون مدنی به این شکل اشاره شده است که: مرد ‌می‌تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید. این حق طلاق در مواردی برای زنان در قانون در نظر گرفته شده است در مواردی مثل اینکه زن در شرایط عسر و حرج زندگی کند (شرایط عسر و حرج شرایطی است که زندگی برای زن با سختی و مشقت همراه باشد)، هم چنین در مواردی که مرد چهار سال غیبت کند و یا از پرداخت نفقه به همسرش خودداری نماید. همان طور که‌ مشاهده شد هیچ ارتباطی میان مهریه و حق طلاق وجود ندارد. براس کسب اطلاعات بیشتر در مورد طلاق غیابی کلیک کنید.

2-بذل (بخشش) مهریه در برابر طلاق | طلاق با بخشیدن مهریه

برخی از حقوقدانان معتقدند هنگا‌می ‌که زنی در برابر طلاق گرفتن از همسر خود، به صورت توافقی مهریه خود را به او ‌می‌بخشد و بذل ‌می‌کند در واقع عمل هبه را انجام ‌می‌دهد و در قانون مدنی در ماده 795 هبه به این شکل تعریف شده است:
(هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک ‌می‌کند تملیک‌ کننده واهب طرف دیگر را متهب، مالی را‌که مورد هبه است عین موهوبه ‌می‌گویند.) سوألی که ممکن است برای ما ایجاد شود این است که اگر زنی که مهر خود را به همسرش ببخشد ‌می‌تواند از هبه رجوع کند یا خیر؟

پاسخ

در خصوص طلاق با بخشیدن مهریه باید به بحث بذل مهریه توسط زن برای طلاق گرفتن از همسرش اشاره کنیم به همین منظور به بررسی دو نوع از طلاق ‌می‌پردازیم که در این گونه از طلاق‌‌ها بذل مهریه توسط زن صورت ‌می‌گیرد نوع اول به این شکل در ماده 1146 قانون مدنی بیان شده است:
(طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر می‌دهد طلاق می‌گیرد اعم از اینکه مال‌ مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد.)

و نوع دوم در ماده 1147 قانون مدنی بیان شده است:

(طلاق مبارات آن است که کراهت از طرفین باشد ولی در این صورت عوض باید زائد بر میزان مهر نباشد.) عبارت (باید زائد بر میزان مهر نباشد) به این معنا است که مبلغی که زن به مرد ‌می‌دهد نباید بیشتر از میزان مهریه باشد. حال اگر زن در دوران عده طلاق ( مدت زمانی است که زن بعد از طلاق خود همسر خود ‌نمی‌تواند ازدواج مجدد انجام دهد ) از بذل مهریه خود رجوع کند، طلاق بی اثر ‌می‌شود و انگار اصلاً وجود نداشته است. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد طلاق توافقی کلیک کنید.

عموما در طلاق توافقی نمی‌توان از بخشش مهریه رجوع کرد.

3-انواع بذل مهریه | طلاق با بخشیدن مهریه

پیش‌‌‌‌تر به بیان تعریف هبه پرداختیم در خصوص انواع بخشش و بذل مهریه ‌می‌توان به سه مورد اشاره کرد نوع اول بر بخشش مهریه به صورت غیر معوض است به این معنا که در برابر بخشش مهریه چیزی توسط زن دریافت نمی‌شود. نوع دوم یعنی هبه معوض در صورتی توسط زن صورت ‌می‌گیرد که در برابر آن انجام کار یا عدم انجام کاری را درخواست کند و در‌ خصوص آخرین مورد باید گفت که ابراء به معنای اسقاط دین ‌می‌باشد.

موضوع مورد بحث ما در خصوص هبه معوض است. همان طور که پیشتر بیان شد در دوران عده زوجه یعنی زن ‌می‌تواند از هبه معوض خود رجوع کند و این امر یک استثنا در هبه معوض ‌می‌باشد چرا که در سایر موارد هبه معوض قابل رجوع ‌نمی‌باشد.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص طلاق با بخشیدن مهریه، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون طلاق پاسخ دهند .

برای دریافت مشاوره حقوقی در زمینه طلاق و مهریه می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.


بازجویی از متهم چه مراحلی دارد؟ مهلت بازجویی و سئوالات بازجویی

بعد از حضور متهم در مرجع تحقیق از او بازجویی به عمل می‌آید و بحثی که ما در این مقاله قصد داریم به آن بپردازیم بحث بازجویی از متهم می‌باشد. در این راستا به مواد قانون آیین دادرسی کیفری نیز اشاره می‌کنیم. نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که  تفاوتی نمی‌کند که متهم خودش در مرجع تحقیق حاضر شود و یا اینکه ماموران جلب او را به مرجع بیاورند. در ادامه به بیان مطالب و نکاتی در این خصوص می‌پردازیم.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

منبع:  بازجویی از متهم چه مراحلی دارد؟

آیا امکان به تاخیر انداختن بازجویی وجود دارد یا خیر  ؟

بلافاصله بعد از وارد شدن متهم به مرجع تحقیق بازجویی از او انجام می‌شود. اما در مواردی این امکان وجود دارد که بازجویی به تاخیر بیفتد به عنوان مثال ممکن است نتایج پزشکی قانونی که در بازجویی موثر است هنوز مشخص نشده باشد یا اینکه خود احضار‌شونده به علل قانونی نتواند در زمان مقرر در مکان دادسرا حضور یابد. در صورت تحقق چنین موقعیت‌هایی می‌توان آن را را به تاخیر انداخت.

مهلت باز‌جویی

هنگامی که متهم جلب می‌شود و برای انجام بازجویی نزد بازپرس می‌رود تحقیق از وی باید فوراً به عمل ‌آید. اما تا 24 ساعت تحقیق از متهم می‌تواند به طول بینجامد. اگر امکان تحقیق وجود نداشت باید دستوری صادر شود مبنی بر اینکه متهم تحت نظر قرار بگیرد. توجه کنید که مجموعه این ساعات باید حداکثر 24 ساعت باشد و اگر بیشتر از 24 ساعت به تاخیر بیفتد در واقع توقیف غیرقانونی محقق شده است. طولانی‌شدن مدت بازجویی بیشتر از بیست و چهار ساعت موجب مجازات عاملان آن خواهد بود.

نخستین مرحله بازجویی

اولین اقدامی که در نخستین مرحله انجام می‌شود استعلام هویت متهم است و منظور از استعلام هویت این است که مشخصات او از خودش پرسیده می‌شود. در این مرحله بازپرس مکلف است مشخصات دقیق متهم را به ثبت برساند. مواردی از قبیل نام، نام خانوادگی، شغل، نام پدر و…
اقدام بعدی که صورت می‌گیرد این است که اتهامی که به متهم وارد است به او تفهیم می‌شود. در واقع به متهم بیان می‌شود که چه عنوان مجرمانه‌ای به او نسبت داده شده است تا در صورت لزوم بتواند خود را برای دفاع احتمالی در دادگاه آماده نماید. در این صورت او متوجه می‌شود به دلیل ارتکاب کدام عمل مورد تعقیب کیفری قرار گرفته است و ادله اثباتی اتهام او به وی نشان داده می‌شود تا بداند چه دفاعی را در پیش گیرد.

برای اطلاع از نحوه ارائه آخرین دفاع متهم کلیک کنید.

سوالات مطروحه در بازجویی

بازپرس موظف است به متهم هشدار دهد که مراقب بیانات خود باشد. همچنین باید به وی اظهار کند که همکاری موثر او با مقامات قضایی می‌تواند موجب تخفیف مجازات او شود.

سوالاتی که در طی بازجویی پرسیده می‌شوند باید روشن، مشخص و در ارتباط با اتهام باشند. طرح سوالات غیرمرتبط با اتهام، تلقینی، مبهم و اغفال‌گر ممنوع است. همچنین متهم را نمی‌توان به هیچ صورتی مجبور به اعتراف نمود. در صورت مشاهده چنین مواردی وکیل متهم می‌تواند به بازپرس تذکر دهد.

بازجویی اشخاص حقوقی

توجه کنید که تا اینجا در خصوص اشخاص حقیقی صحبت کردیم اما لازم است که به اشخاص حقوقی نیز اشاره کنیم. ماده 689 قانون آیین دادرسی کیفری بیان می‌کند که بازپرس پس از حضور نماینده شخص حقوقی اتهامات را به وی تفهیم می‌کند. اما سایر محدودیت‌هایی که بر فرد متهم اعمال می‌شود بر نماینده شخص حقوقی قابل اعمال نیست.

مرحله آخر

بعد از گذشت این مراحل و پرسیدن سوالات از متهم می‌پرسند که آیا اتهامات را می‌پذیرد یا خیر. معمولا متهم قبول نمی‌کند که او مرتکب عمل مجرمانه شده است. به همین خاطر سوالاتی از متهم در جهت کشف حقیقت پرسیده می‌شود. توجه کنید که در این جریان متهم می‌تواند سکوت کند. ماده 197 قانون آیین دادرسی کیفری این حق را برای افراد به رسمیت شناخته است که بتوانند در این مرحله سکوت کنند.
در این صورت متهم از حقوق دفاعی خودش استفاده کرده است. این سکوت توسط بازپرس در صورت‌جلسه قید می‌شود.. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد عوامل رافع مسئولیت کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص بازجویی از متهم، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون بازجویی از متهم پاسخ دهند .


عقد معین و عقد نامعین | تعریف – بررسی احکام و قواعد – تفاوتها

عقد معین و عقد نامعین به چه معناست؟ هرگاه که دو طرف ‌‌‌‌‌می‌خواهند به کمک ‌یکدیگر کاری را به انجام برسانند و یا معامله‌ای انجام دهند با یکدیگر عقدی را امضا ‌‌‌‌‌می‌کنند تا هردو به وظایفشان پایبند بوده و به خوبی آن‌ها را انجام دهند. هر نوع عقد قوانین مخصوصی دارد که طرفین ‌‌‌‌‌می‌بایست آن ‌قوانین را رعایت نمایند تا عقدشان صحیح باشد و به مشکل برنخورند. در ادامه قصد داریم در مورد عقد معین و عقد نامعین که از انواع عقود در قانون کشور ما ‌‌‌‌‌می‌باشند توضیحاتی را خدمتتان ارائه دهیم، با ما همراه باشید.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

منبع:  عقد معین و عقد نامعین

عقد معین چیست‌ ؟

عقد معین به عقد‌هایی گفته ‌‌‌‌‌می‌شوند که قانونگذاران نام به خصوصی را برای آن‌ها در نظر گرفته‌اند و قواعد خاصی نیز دارند و این به این دلیل است که عقد‌های‌ معین در جامعه ما بسیار رایج هستند و ‌‌‌‌‌می‌بایست حتما‌ عنوان خاصی داشته باشند. برای مثال عقد بیع، عقد نکاح، عقد کفالت، عقد رهن و…. جزو عقود معین هستند و نام به خصوص خود را دارند.

عقد نامعین به چه نوع عقدی گفته ‌‌‌‌‌می‌شود‌ ؟

عقد نامعین به عقدی گفته ‌‌‌‌‌می‌شود که نام و عنوان به خصوصی در قانون کشور ندارد و با توجه به‌ توافق افراد انجام ‌‌‌‌‌می‌گیرد. این نوع عقد به این دلیل انجام ‌‌‌‌‌می‌گیرد که طرفین بتوانند با اراده خود تصمیم گیری کنند و مجبور نباشند‌ که برای انجام کار خود حتما عقدی را انتخاب کنند که عنوان دارد. برای صحت تمام عقود وجود برخی شرایط نیاز است که ‌این ‌شرایط برای عقد نامعین نیز وجود دارد و افراد باید به آن‌ها توجه کنند.

تفاوت عقد معین و نامعین

عقد معین و نامعین دارای تفاوت‌هایی نیز ‌‌‌‌‌می‌باشند که آن‌ها را از یکدیگر متمایز ساخته است، در زیر تفاوت این دو نوع عقد را شرح داده‌ایم:

تعیین مقررات عقد

در عقد معین علاوه بر مقررات عمومی که اختصاص به عقد خاصی ندارند و عموما باید رعایت شوند ‌‌‌‌‌می‌بایست با توجه به نوع عقد قوانین به خصوص آن را نیز رعایت کرد اما در عقد نامعین افراد تنها قوانین عمومی عقود باید رعایت شوند.

سکوت قرارداد یا عقد درباره موضوعی

چنانچه در عقد معین موضوعی وجود داشته باشد که دو طرف درباره آن‌ سکوت محض کرده باشند ‌‌‌‌‌یعنی توافقی چه شفاهی یا کتبی در خصوص آن مورد وجود نداشته باشد می‌توان با مراجعه به دادگاه تکلیف آن موضوع را مشخص کرد. دادگاه در این مرحله با توجه به قواعد آن عقد در قانون منازعه را حل می‌نماید.

برای مثال در قرارداد خرید خودرو چنانچه مکان تحویل مشخص نشده باشد قاضی با رجوع به قوانین بیع حل اختلاف می‌کند. اما در عقد نامعین اگر در مورد هر موضوعی سکوت شود چون قانون خاصی در آن باره وجود ندارد قاضی با توجه به انگیزه دو طرف از عقد تکلیف آن موضوع را نیز روشن ‌‌‌‌‌می‌کند.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

مرکز معتبر وکیل دات کام شما را در حل پرونده‌های حقوقی خود یاری ‌‌‌‌‌می‌نماید. از بهترین خدمات این مرکز ‌‌‌‌‌می‌توان به حل انواع پرونده‌های حقوقی و ارائه مشاوره حضوری و تلفنی اشاره نمود.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص عقد معین‌ و عقد نامعین، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون عقد معین‌ و عقد نامعین پاسخ دهند.

 

سوالات متدوال

عقد معین چیست‌ ؟

عقدی که قانونگذار برای آن عنوان در نظر گرفته و قواعدی تنظیم کرده است.

عقد نامعین چیست‌ ؟

عقدی که قانونگذار برای آن‌ عنوان در نظر نگرفته است و با توجه به توافق طرفین انجام ‌‌‌‌‌می‌گیرد.


مجازات سرقت | انواع، اقسام و قوانین و مجازاتهایش

مجازات سرقت چیست؟ یکی از جرائمی که جامعه بشری از گذشته با آن درگیر است، سرقت می‌باشد. شاید برای شما یا اطرافیانتان اتفاق افتاده باشد که با این جرم مواجه شده باشید و در این موقعیت ممکن است گیج شوید و ندانید که چه کاری باید انجام دهید. سرقت جزء اعمالی است که در قانون جرم انگاری شده است. در ادمه به بحث مجازات و انواع سرقت می‌پردازیم و امید است که پاسخ سوال‌های خود را از ان استخراج کنید. آیا می‌دانید که سرقت انواع مختلفی دارد و مجازات آن در دفعات متعدد مختلف است؟

برای دریافت مشاوره حقوقی در زمینه سرقت می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

منبع:  مجازات سرقت

سرقت چیست ؟

سرقت در لغت به معنای دزدیدن؛ دزدی کردن؛ دزدی است.

طبق ماده267 قانون مجازات اسلامی: سرقت یعنی ربودن مال متعلق به غیر.

ربودن به معنای دست­‌درازی بر مال و منتقل کردن آن از جایی به جای دیگر می‌باشد. بنابراین سرقت فقط بر اموال منقول (قابل حمل) صدق می­‌کند. چیزی که ربوده می­‌شود باید مال باشد. (مال یعنی هر چیزی که ارزش اقتصادی داشته باشد و عرفا و شرعا قابل نقل و انتقال باشد)

تحقق جرم سرقت منوط بر این است که مالی که به سرقت رفته متعلق به فرد دیگری باشد ولی تصاحب مال بدون صاحب، سرقت محسوب نمی‌شود.

انواع سرقت

مهم‌ترین نوع سرقت عبارت است از:

1.سرقت حدی

سرقت حدی، سرقتی است که مجازات آن حدی باشد.

حد، مجازاتی است که در شرع (منظور در قرآن) مشخص شده است و قانون نیز آن را عینا لازم الاجرا دانسته است.

طبق ماده 268 قانون مجازات اسلامی:

سرقت در صورتی که دارای تمام شرایط زیر باشد موجب حد است:

الف- شیء مسروق شرعاً مالیت داشته باشد. (ارزش مالی داشته باشد).

ب- مال مسروق در حرز باشد. (حرز جایی است که مال از دستبرد دور است)

پ- سارق هتک حرز کند. ( نقض غیر مجاز حرز است)

ت- سارق مال را از حرز خارج کند.

ث- هتک حرز و سرقت مخفیانه باشد.

ج- سارق پدر یا جد پدری صاحب مال نباشد.

چ- ارزش مال مسروق در زمان اخراج از حرز، معادل چهار و نیم نخود طلای مسکوک باشد.

ح- مال مسروق از اموال دولتی یا عمومی، وقف عام و یا وقف بر جهات عامه نباشد.

خ- سرقت در زمان قحطی صورت نگیرد.

د- صاحب مال از سارق نزد مرجع قضائی شکایت کند.

ذ- صاحب مال قبل از اثبات سرقت سارق را نبخشد.

ر- مال مسروق قبل از اثبات سرقت تحت ید مالک قرار نگیرد.

ز- مال مسروق قبل از اثبات جرم به ملکیت سارق درنیاید.

ژ- مال مسروق از اموال سرقت شده یا مغصوب (غصبی) نباشد.

برای آشنایی با نحوه اثبات جرم سرقت کلیک کنید.

2.سرقت تعزیری

سرقتی است که مجازات آن توسط حکومت تعیین شده و در قانون مکتوب گشته است.

سرقتی که حتی یکی از شرایط سرقتی حدی را نداشته باشد، سرقت تعزیری است.

مطابق با ماده 651 قانون مجازات اسلامی سرقتی که شرایط سرقت حدی را نداشته باشد و شرایط پنجگانه زیر را نیز داشته باشد تعزیری محسوب می‌شود:

1.اگر سرقت در شب اتفاق بیفتد.

2. اگر سارقین دو نفر و یا بیشتر باشند.

3. یک یا چند نفر از سارقین دارای سلاح ظاهر و یا مخفی باشد. سلاح می‌تواند انواع زیر باشد:

  • انواع سلاح گرم مانند تفنگ و نارنجک
  • انواع سلاح سرد مانند قمه، شمشیر، چاقو، پنجه بوکس و…
  • انواع سلاح سرد جنگی مشتمل بر کارکردهای سنگری متدوال در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران یا مشابه آن‌ها و سر نیزه‌های قابل نصب بر روی تفنگ
  • انواع اسلحه شکاری مانند سلاح ساچمه زنی و تفنگ های مخصوص بی‌هوش ‌کردن جانداران و تفنگ‌های ویژه شکار حیوانات آبزی.

4.سارق مکان حرز را شکسته باشد.

5.سارق یا سارقان در هنگام سرقت کسی یا کسانی را آزار داده باشند و یا تهدید کرده باشند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد جرایم تعزیری کلیک کنید.

اقسام سرقت حدی

1.سرقت با شرایط خاص

در این نوع از سرقت، سرقت باید مخفیانه صورت بگیرد و صاحب مال نیز متوجه عمل ربودن مال نشود بنابراین سرقتی که با علم و اطلاع صاحب مال صورت بگیرد مستوجب مجازات حد نخواهد بود و ملاک مخفی بودن حد عرفی است. مال به وسیله سارق یا با همکاری شخص دیگری از حرز خارج شود.

سرقت در سال قحطی صورت نگیرد که اگر فردی برای تامین معاش خانواده خود مرتکب سرقت گردد، مستوجب حد نیست.

 2.راهزنی

راهزنی نوعی سرقت است که تعریف و مجازات آن با سرقت تفاوت دارد. راهزنان ممکن است محارب شناخته شوند و مجازات محاربه بر آن‌ها اعمال گردد که نوعی کیفر حدی به شمار می‌رود.

طبق ماده 282 قانون مجازات اسلامی: راهزنان، سارقان و قاچاقچیانی که دست به سلاح ببرند و موجب سلب امنیت مردم و راه‌ها شوند محاربند. بنابراین راهزنی عبارت است از گرفتن اموال مسافرین و عابرین در طرق (راه ها) و شوارع (جاده‌ها) ضمن غافلگیری و تهاجم مسلحانه.

اقسام سرقت تعزیری و مجازاتش

1.سرقت همراه با آزار یا اسلحه

طبق ماده‌ی 652 قانون مجازات اسلامی «هرگاه سرقت مقرون به آزار باشد و یا سارق مسلح باشد به حبس از سه ماه تا ده سال و شلاق تا (74) ضربه محکوم می‌شود و اگر جرحی نیز واقع شده باشد، علاوه بر مجازات جرح به حداکثر مجازات مذکور در این ماده محکوم می‌گردد.»

نکته اول: سرقت مقرون به آزار هرنوع عملی است که عرفا آزار و اذیت محسوب می شود و ضرورتی هم ندارد که جراحتی وارد شود.

نکته دوم: اگر حین سرقت مقرون به آزار جراحتی به فرد وارد شود، مجازات جراحت نیز بر سارق تحمیل می‌شود.

نکته سوم: تحقق سرقت مقرون به آزار منوط به این است که آزار در حین سرقت و قبل از خروج از صحنه سرقت، رخ داده باشد و اگر سارق پس از خاتمه سرقت و در حال فرار در کوچه یا خیابان، با کسی درگیر شود، سرقت از نوع عادی خواهد بود و البته مجازات دیگری نیز به‌طور جداگانه تعیین خواهد شد.

نکته چهارم: در تحقق سرقت مقرون به آزار، تفاوتی ندارد که آزار و اذیت نسبت به شخص صاحب مال صورت گرفته باشد یا نسبت به شخص دیگری مانند نگهبان.

2.سرقت همراه با شروط پنج گانه:

چنین سرقتی مستوجب پنج تا بیست سال حبس و تا 74 ضربه شلاق است:

  1. وقوع جرم در شب
  2. سارقین چند نفر باشند یعنی دو نفر و بیشتر
  3. مسلح باشند
  4. هتک حرز کنند یا از لباس مستخدم دولت سوء استفاده کرده و یا در محل مسکونی جرم را انجام دهند.
  5. وقوع آزار یا تهدید حین جرم

3.سرقت مسلحانه گروهی درشب:

در این نوع سرقت چند نفر جمع می‌شوند و تشکیل گروه می‌دهند و عملیات سرقت را انجام می‌دهند و همین عامل باعث مختل شدن حس امنیت در جامعه می‌گردد. طبق ماده‌ی 654 قانون مجازات اسلامی:هرگاه سرقت در شب واقع شده باشد و سارقین دو نفر یابیشتر باشند و لااقل یک نفر از آنان حامل سلاح ظاهر یا مخفی باشد، سارقان به تحمل از پنج تا پانزده سال حبس و تا (74) ضربه شلاق محکوم می‌شوند. فرقی ندارد که اسلحه مورد استفاده سارقان، سرد باشد یا گرم، و صرف حمل سلاح کافی است.

در این نوع از سرقت، احتمال دارد که عمل سارق حامل سلاح، از مصادیق محاربه محسوب شود که در این صورت، مجازات او اعدام خواهد بود.

توصیه می کنیم مقاله جرایم منافی عفت را مطالعه نمایید.

4.مجازات سرقت از مناطق حادثه دیده

اگر مجازات سرقت از مناطق حادثه دیده مثل مناطق سیل زده ، زلزله زده ، جنگی ، آتش سوزی یا در محل تصادف رانندگی صورت گرفته باشد مرتکب به مجازات حبس از سه تا پنج سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم می‌شود. البته این در صورتی است که سرقت مشمول سرقت حدی نباشد .

5.کیف قاپی و جیب بری

طبق ماده 657 قانون مجازات ، هرکس مرتکب ربودن مال دیگری از طریق کیف زنی و جیب بری و امثال آن شود به حبس از یک تا پنج سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

مجازات سرقت حدی

مجازات سرقت حدی برای بار اول

اگر سارق برای بار اول مرتکب جرم سرقت حدی شود مجازات او قطع چهار انگشت دست راست سارق از انتهای آن است. قطع انگشتان به گونه‌ای است که انگشت شست و کف دست باقی بماند. در صورتی که سارق دست راست نداشته باشد، بر حسب مورد قاضی برای او یکی از مجازات‌های تعزیری را در نظر خواهد گرفت.

مجازات سرقت حدی برای بار دوم

اگر سارق یک بار مرتکب جرم سرقت حدی شود و مجازات هم گردد و بار دیگر مرتکب جرم سرقت حدی شود مجازاتش متفاوت خواهد بود. طبق قانون مجازات سارق در مرتبه دوم ارتکاب سرقت حدی قطع پای چپ از پایین برآمدگی است به نحوی که نصف قدم و مقداری از محل مسح باقی بماند.

مانند مجازات سرقت حدی برای بار اول، اگر سارق پای چپ نداشته باشد، بر حسب مورد قاضی برای او یکی از مجازات‌های تعزیری را در نظر خواهد گرفت .

مجازات سرقت حدی برای بار سوم

اگر دست راست سارق برای بار اول و دست چپ سارق برای بار دوم ارتکاب جرم سرقت حدی ، قطع شود ، به مجازات سرقت حدی برای بار سوم محکوم خواهد شد . مجازات سرقت حدی برای مرتبه سوم ، حبس ابد است . البته در شرایطی امکان عفو متهم هست . در صورتی که مرتکب در طول حبس توبه کند و مقام رهبری نیز آزادی او را مصلحت بداند و با عفو او موافقت کند ، سارق از حبس آزاد خواهد شد . هم چنین مقام رهبری می تواند مجازات او را به مجازات تعزیری دیگری تبدیل کند .

مجازات سرقت حدی برای بار چهارم

اگر سارق برای بار چهارم نیز اقدام به سرقت حدی کند ، مجازات او اعدام خواهد بود . حتی اگر این سرقت را در زندان انجام دهد باز هم به اعدام محکوم خواهد شد.

توصیه می کنیم مقاله انواع حکم دادگاه را مطالعه نمایید.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری در زمینه سرقت می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص مجازات انواع سرقت ، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون مجازات انواع سرقت پاسخ دهند .